بیشتر دوست داریم یک نفر پیش چشممان تکه تکه شود تا برایش گریه کنیم و حالمان بد شد و غش و ضعف کنیم تا ثابت کنیم آدم خیلی خوبی هستیم که داریم برایش گریه می کنیم و خیلی هم پر از عاطفه های انسانی هستیم و خاک بر سر هرکسی که حس ناب انسانی ما را درک نمی کند!
بیشتر دوست داریم کسی که تصادف کرده بمیرد تا مجالی داشته باشیم برای (وای وای..حیف بود.. پرپرشد..بمیرم الهی). و اگر خدای نکرده کسی از تصادفی جان سالم به در برد، اصلا شعور ندارد چون فرصت انسان بودن ما را ازمان گرفته و با (چه سگ جونیه.. هفت تا جون داره ..) روح و دودمانش را مورد عنایت قرار می دهیم.
بیشتر دوست داریم مرزبانمان کشته شده باشد تا بتوانیم برای خودش و زن و بچه اش کباب شویم و ثابت کنیم ما انسانیت حالی مان است و بلدیم برای مردم گریه کنیم. و اصلا غلط می کند که بخواهد زنده باشد.
گفتند دانایی فر پناهنده شده.هنوز منابع رسمی این خبر را تایید نکرده اند. اصلا فرض را بر این بگذاریم که پناهنده شده. برای اینکه ثابت کنم روح انسانی ام خیلی ناب است توی دلم گفتم خدارا شکر که زنده است. همین. زنده بودن یک انسان همینطوری اش هم حال آدم را خوب می کند.
بعضی نظرات پای همین خبر، توی یک سایت که اتفاقی رصد کردم:
- آشغال، من کلی به خاطر تو و زن و بچه ات ناراحت بودم
- زن و بچش چی میشن؟؟ یعنی اونا رو هم پیچونده؟؟خخخخخخخخ
- چشمنمون روشن
به عنوان ارشد گروه نگهبانی ، سربازان را تقدیم جیش العدل کرد و خودش به عنوان پاداش بهآمریکا رفت
- کاش کشته میشد ولی به وطنش خیانت نمیکرد البته شک نکنید پشیمان خواهد شد
-کلی ملبت سر کار بودن نه؟
- یعنی اگر صحت داشته باشه باید روغن داغ بریزن تو حلقش
- دمت گرم خدایی.آخرتیزایی.خیلی تیزی.حلالت.
- از فردا مرزبانی هم میره جزو شغل های با کلاس که براش همه سرو دست میشکنن. با کمترین هزینه به آمریکا سفر کنید...
- از جیش العدل خواهش میکنم بیان منو گروگان بگیرن