سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلوتگاهی برای شعرها، ترانه ها و داستان هایم ! می نویسم و گاه گاه تقسیمش می کنم با دیگران..


آقا دلم تنگ است، آیا یادتان نیست؟

این خانمِ دل نازکِ دلشادتان نیست؟


آقا دلم تنگ است، هیچ انگارتان نیست !

لطفی..صدایی..خنده ای؟؟ در کارتان نیست؟


آقا من و کابوس تنهایی دوباره

پادرهوا، در انتظار یک اشاره!


آقا کمی از بوی جنگل ، دورتر شو

همراه این دیوانه ی آسیمه سر شو


آقا دلت می آید این ها را نبینی؟

پای همه دلشوره های من نشینی؟


یک لحظه یاد من نمی افتید آقا ؟

آیا شما از ( دل ) نمی گفتید آقا؟


آقا دلم تنگ است..فکری کن  به حالم

دلتنگی ات هی می برد رو به زوالم


هی می کُشد هردم مرا بغض دوباره

آقا به دادم می رسی با یک اشاره؟


 آذر 1392


+تاریخ پنج شنبه 92/9/14ساعت 1:27 صبح نویسنده پروانه سراوانی | نظر