سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلوتگاهی برای شعرها، ترانه ها و داستان هایم ! می نویسم و گاه گاه تقسیمش می کنم با دیگران..

 

تمام ابرهایی که ناگهان....قدغن!!
و بغض های سمج توی چانه مان، قدغن!!

و عشق.. چه تقدیر مضحک تلخی
هجوم عاشقی تند و ناگهان قدغن!!

تو تیغ کشیدی که بند و رشته را ببُری
و تیغ آخته با قصد قبض جان قدغن!!

زباله ای شدم و توی سطل پرتم کرد
سقوط هرچه "صدا" در زباله دان قدغن!!

نمایش تو و آن گریه های مرسومت
و صورتی که رود رو به آسمان قدغن!!

و اشک..اشک نخوانده... و نیز گونه ی خیس
و همچنین و ... سکوتهای همچنان قدغن!!

و درددل بکنیم و انیس هم باشیم
و نیش و زخم زبان.. زخم و نیش آن قدغن!!

و رقص عقربه های طلایی ساعت
و این شتاب پر از تلخی زمان قدغن!!

و حل بشوم باز توی گرمی بغضت
چه باک اگر که بگویم " بیا بمان" قدغن!!!!

 


+تاریخ دوشنبه 90/10/5ساعت 2:11 عصر نویسنده پروانه سراوانی | نظر